کتاب انسان خداگونه یووال نوح هراری (تاریخ مختصر آینده) از جمله کتاب های پرفروش بوده است. این کتاب در ادامه اثری دیگر از همین نویسنده با نام انسان خردمند اثر یووال نوح هراری نوشته شده است. ارتباز بین این دو کتاب اینطور توضیح داده شده که انسان خردمند نشان داد که از کجا آمدهایم و انسان خداگونه نشان میدهد که به کجا میرویم.
این اثر یووال نوح هراری نیز مانند کتاب قبلی او یعنی انسان خردمند با استقبال بالای مخاطبان مواجه شد. چاپ دوم این کتاب در ایران هم چندی پس از چاپ اول در تیرماه ۹۷ (با شمارگان ۲۲۰۰ نسخه) منتشر شد.
کتاب قبلی یووال نوح هراری یعنی انسان خردمند او که در سال ۲۰۱۵ انتشار یافت به یک پدیده بینالمللی تبدیل شد و آن را به ۴۰ زبان زنده دنیا ترجمه کردهاند. وی از دانشگاه آکسفورد انگلستان دکترای تاریخ دارد و در دانشگاه بیتالمقدس تاریخ جهان تدریس میکند. بیش از ۶۵۰۰۰ نفر در دوره اینترنتی تدریس تاریخ مختصر بشر او ثبت نام کردهاند.
قسمتی از کتاب انسان خداگونه تاریخ مختصر آینده :
اکثر سوء تفاهمها در خصوص علم و دین نتیجهٔ تعاریف غلط از دین است. بسیار زیاد اتفاق میافتد که مردم دین را با خرافات، معنویت و اعتقاد به نیروهای ماوراء طبیعی، یا اعتقاد به خدایان اشتباه میگیرند. دین هیچ کدام از اینها نیست.
دین نمیتواند معادل خرافات فرض شود، زیرا اکثر مردم مایل نیستند باورهای محبوب خود را «خرافات» بنامند. ما همیشه به «حقیقت» اعتقاد داریم. این فقط دیگران هستند که به خرافات اعتقاد دارند.
به همین شکل، افراد کمی هستند که به نیروهای ماوراء طبیعی باور دارند. شیاطین، برای کسانی که به آنها اعتقاد دارند، نیروهایی ماوراء طبیعی نیستند. آنها جزئی از طبیعت هستند، درست مثل کدو تنبل، عقرب و میکروب. پزشکان نوین عامل بیماریها را میکروبهای نامرئی میدانند و کشیشان وودو شیاطین نامرئی را عامل بیماریها میپندارند. هیچ چیز ماوراء طبیعی در این نیست: شما شیطانی را عصبانی میکنید و او هم وارد بدن شما میشود و درد ایجاد میکند. چه چیزی طبیعیتر از این میتواند وجود داشته باشد؟ فقط آنها که به شیاطین اعتقاد ندارند، آنها را جدا از نظم طبیعی چیزها میپندارند.
تعریف دین به «اعتقاد به خدا» نیز دارای اشکال است. ما اینطور فکر میکنیم که یک مسیحی متدین به این دلیل مذهبی است که به خدا اعتقاد دارد، در حالی که کمونیستهای پرشور مذهبی نیستند، زیرا کمونیسم خدایی ندارد.
اما دین توسط انسانها به وجود آمده است، نه خدایان، و بر اساس کارکرد اجتماعی خود مشخص میشود، نه وجود خدایان. دین هر آن چیزی است که به ساختارهای اجتماعی انسانی یک مشروعیت فوق بشری بدهد. دین به هنجارها و ارزشهای انسانی، با این استدلال که بازتاب قوانین فوقبشری هستند، مشروعیت میدهد.
دین ادعا میکند که انسانها تابع نظامی از قوانین اخلاقی هستند که خودشان ابداع نکردهاند و نمیتوانند آنها را تغییر دهند. یک یهودیِ معتقد میتواند بگوید که این نظامی از قوانین اخلاقی است که توسط خدا در کتاب مقدس حلول کرده است. یک هندو میتواند بگوید که قوانین توسط برهما، ویشو و شیوا خلق شدهاند و توسط ودا به انسانها وحی شدهاند. ادیان دیگر، از بودیسم و دائوئیسم گرفته تا نازیسم، کمونیسم و لیبرالیسم، معتقدند که قوانین فوق بشری قوانینی طبیعی هستند، و محصول این یا آن خدا نیستند. هر کدام طبعاً به نوع متفاوتی از قوانین طبیعی باور دارد، که توسط پیامبران و فرهیختگان، از بودا و لوازی گرفته تا هیتلر و لنین، کشف شده و ظهور یافتهاند.
درباره یووال نوح هراری بیشتر بدانید.
دیدگاه کاربران
هنـوز دیدگاهی ثبــت نشــده
اولیــن باشــید شــما