معرفی کتاب
قسمتی از کتاب دفتر خاطرات هیولاها جلد 6 فرار هیولای مومیایی از موزه پرتقال:
الکساندر و هم کلاسی هایش به اردوی شبانه در موزه ی استرمانت می روند. درست همان شب، عقرب یاقوتی دزدیده می شود. بعد، الکساندر مومیایی تاول را تووی راهروهای موزه در حال پرسه زدن می بیند. ریپ و نیکی فکر می کنند که الکساندر خیالاتی شده، امام به عنوان رییس گروه م.فم.م.ه الکساندر شک ندارد که هر چیزی در استرمانت امکان پذیر است…
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.