معرفی کتاب
تکه ای از کتاب خانه ای روی گور ها, انتشارات پرتقال:
قدم های خفه ای میان دیوار ها طنین می اندازد و احاطه ام می کند. شبیه صدای پوتین است، یا چیزی پاشنه دار. حتم دارم صدای پاهای برهنه ی جونا نیست. ترس به نیازم برای گرم کردن انگشت های پایم غلبه می کند و لحاف را تا چانه ام بالا می کشم.
خواهش می کنم، خواهش می کنم برو. گوش هایم را می گیرم تا صدای گریه را نشنوم. صدا صدای جونا نیست. نازک تر است، مثل صدای یک دختر بچه. قدم ها جلوی در اتاقم متوقف می شود و دستگیره ی در تق تق می کند. محکم و محکم تر تکان می خورد تا این که دیگر نمی توانم جلوی جیغ زدنم را بگیرم.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.