معرفی کتاب
تمام جهان در من است این بزرگترین دروغی است که روزی به خود گفتم روزی که هیچ چیز بامن نبود, نه شرایط و موقعیت مناسب, نه جایگاهی ویژه نه سرمایه هنگفت و نه دستی حمایتگر. همیشه در دلم می خواستم تکیه گاهی برای دیگران باشم و برایم سوال این بود حال که خود تکیه گاهی ندارم آیا می شود به تکیه گاهی برای دیگران تبدیل شد؟ یاد گرفتم نمی شود همه چیز را باهم داشت پس بارها دست به انتخاب هایی دشوار زدم انتخاب هایی که گاه مرا از جریانی که به آن زندگی عادی می گفتند. زمین خوردن به من درس قوی تر بلند شدن داد نمی دانشتم چقدر می توانم قوی باشم تا این که سهمگین ترین کولاک ها بر من تاخت تا مرا مورد آزمایشی سخت قرار دهد. من هم بارها طاقتم طاق شد و از سختی مسیر شکایت کردم آن جا بود که سکوت پروردگار را شنیدم و دانستم که گاهی سکوت شنیدنی تر از هر گفتنی است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.