معرفی کتاب
کتاب آن دختر اثر روث ور
آشنایی با روث ور
روث ور، نویسندۀ بریتانیایی (1977) و خالق رمانهای رازآلود و پرمخاطب، با کتاب در یک جنگل تاریکِ تاریک به خوانندگان فارسیزبان معرفی شد و همزمان با سراسر جهان، خیلی زود به چهرهای محبوب در بازار کتاب ایران نیز بدل شد. روث ور را میتوان در زمرهی نویسندگان پرفروش به شمار آورد. «آن دختر»، هفتمین اثر این نویسنده، روایت مسحورکنندۀ زنی است که ده سال پس از مرگ دوستش، دنبال پاسخ میگردد.
از میان آثار پرفروش روث ور میتوان به کتاب «در یک جنگل تاریک تاریک (In a Dark, Dark Wood)» اشاره کرد. این اثر نخستین رمان او بود؛ اثری که خیلی زود در فهرست کتابهای پرفروش بریتانیا و آمریکا قرار گرفت و به عنوان بهترین کتاب سال انپیآر معرفی شد. نویسنده در این کتاب داستان زنی نویسنده را بیان میکند که همچون خود روث ور، نویسندهی رمانهای جنایی است و زندگی آرام او در طول داستان، دچار تغییرات گوناگونی میشود.
معرفی کتاب آن دختر
روث ور در کتاب آن دختر داستان زنی به نام هانا را به تصویر میکشد که سالها قبل، در دوران دانشجویی، صمیمیترین دوستش در دانشگاه به قتل رسیده است. اکنون سالها از آن اتفاق میگذرد و وقوع ماجرایی تازه، همهی اضطراب و ترس آن سالها را برای هانا زنده میکند. گفتنی است این کتاب تحسینشده در فهرست آثار پرفروش نیویورک تایمز قرار دارد و در سال 2022، نامزد جایزهی گودریدز برای بهترین رمان معمایی و جنایی بوده است.
جوایز و افتخارات کتاب آن دختر
- حضور در فهرست کتابهای پرفروش نیویوک تایمز
- حضور در فهرست نهایی Theakston Old Peculier، بهترین رمان سال 2023
- نامزد جایزهی گودریدز برای بهترین رمان معمایی و جنایی در سال 2022
- انتخاب باشگاه کتابخوانی ریچارد و جودی (THE RICHARD & JUDY PICK)
اگر به داستانهایی معمایی و جنایی علاقه دارید، رمان آن دختر نوشتهی روث ور مناسب شماست.
بخشی از کتاب آن دختر
جان نویل مُرده، برای همیشه. احتمالاً در درازمدت، بهترین نتیجه را رقم خواهد زد. ولی فعلاً توجهها جلب میشوند و حباب این زندگی به ظاهر عادی میترکد. آن هم درست زمانی که باید روی زندگی جدیدشان تمرکز کنند و نباید به مرگ بیندیشند. هانا یاد روزها و ماههای پس از مرگ آپریل میافتد؛ حرارت بیامان توجه رسانهها را حس میکرد. اتفاق وحشتناکی افتاده بود و فقط دلش میخواست در میان سایهها مخفی شود، خودش را تکان بدهد و با آن ماجرا کنار بیاید. ولی هر جا میرفت، هر کاری میکرد، پیدایش میکردند. خانم جونز، لطفاً چیزی بگویید! هانا، مصاحبه میکنی؟ پنج دقیقه بیشتر طول نمیکشد.
ده سال آزگار خودش را مخفی کرد؛ یعنی از زمان دادگاه. به مدت ده سال، با یاد آپریل بیدار شد و به خواب رفت. میدانست ویل هم همینطور است؛ رابطهشان زیر سایهی خاطرات آپریل پیش میرفت. ولی این چند ماه، بهخاطر بچه به خودش اجازه داد… خب، نمیخواست چیزی را فراموش کند، چون هیچوقت از پسش برنمیآمد. ولی حس میکرد مرگ آپریل، دیگر به زندگیاش معنا نمیدهد. او و ویل هیچوقت زیاد در اینباره صحبت نکردند ولی مطمئن بود او هم چنین حسی دارد.
حالا با مرگ نویل و توجه رسانهها، دوباره باید شمارهشان را عوض کنند و حواسشان به پیامهایشان باشد. هانا با تردید به مشتریهای کتابفروشی نگاه خواهد کرد. ویل یکی از شرکای مؤسسهی حسابداری کارتِر اَند پرایس است. حتماً منشی جدید از قضیه مطلع میشود و قبل از اینکه تماسها را وصل کند و به افراد وقت ملاقات بدهد، سینجیمشان خواهد کرد.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.