معرفی کتاب
قسمتی از کتاب از طرف آبری با عشق پرتقال:
عکس پارسال تابستان بود که رفته بودیم گردش. ساوانا شش سالش است. من ده ساله ام و دارم با انگشتم بهش سیخونک می زنم، محض خنده.
او هم لبخند می زندو پای بابا را گرفته. بابا دستش را انداخته دور مامان و مامان هم بهش تکیه داده. کسی نمی توانست ما را از هم جدا کند، چون اگر می خواستی عکس یک نفر را پاره کنی حتما یک نفر دیگر هم پاره می شد.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.